جدول جو
جدول جو

معنی پشم سوت - جستجوی لغت در جدول جو

پشم سوت
بوی سوختن نمد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ)
نوعی از جامه ها و این هندی است و اصلش گرب سوت. گرب به معنی میان و سوت بمعنی ریسمان یعنی جامۀ ابریشمی که پود آن ریسمان بود. ظاهراً فارسیان بجهت قرب مخرج ’با’ را به میم بدل کرده اند یا غلط ایشان است. محسن تأثیر:
سخن تند از قماش لفظ بی مضمون نمیگردد
که گرمی از لباس گرم سوت افزون نمیگردد.
و له:
همچو مهر از دل گرم است تن آسانی ما
گرم سوت است به تن جامۀ عریانی ما.
(آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نوعی جامه ابریشمی که پود آن ریسمان بود: سخن تند از قماش لفظ بی مضمون نمیگردد که گرمی از لباس گرم سوت افزون نمیگردد. (محسن تاثیر)
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز نیم سوخته
فرهنگ گویش مازندرانی